هه ی داد هه ی بیداد هه ی بیداد هه ی داد... مال دوس بار کرد، هه ولیش جمیاد...
له نا وه خت میوه ی هستیم ته کیاد ... سیون چوارده سیون هاو کووری رمیاد...
جیوو گلای داران ئمیدم رزیاد.... بی واده میوه ی ئمیدم چنیاد....
کاسه ی ئمیدم پل برد و رشیاد... وجودم له ژیر ئی داخه چمیاد....
میوه ی ئمیدم کلک چن کریاد... بینای دو دیده م له بیخ هه لکنیاد...
سفیده ی بیان لیم سیا کریاد.... قامتم له داخ باقری چه میاد...
م لیم زیوو گریا بینای دو دیده م... بیوو وه سیا زاخ صبح و سفیده م....
گران دوسه گه ی خه وانی شیوه م... وه کوچ زیووی کردیه لیوه م......
این شعر زیبا را آقای یحیی صادقی از دوستان و همکار خوبم برای باقری جان سرود
با سلام وخسته نباشید خدمت شما دوست عزیز وباتاسف بمناسبت درگذشت شادروان باقری خداوند روحش را شادکند.
امیدوارم خوب وسرحال باشید وبلاگ جالب وخوب نوشتید ..مرسی ارداتمند شما« رحمن زاده»
سلام جناب پروه
حالتون چطوره
چند روزیست که ازغم
دوست و برادرتان می گذرد ما را در غم خود شریک بدانید
چه روزهایی مدرسه تشریف دارید برای عرض تسلیت خدمت برسم
بقای عمر شما باشد
درود
هـم شـب آمـــد و غم ها مـرا در برگــرفـت درد هـجرانت مرا هر لحظه در بسـتر گرفت
تا که یاد آمدچه شبها عشـق ما را بـود و بس باز هـم این دل سراغ شـانه ی دلـبر گرفت
در فــراقت رنــــــج ها دیــدم دگــر تابـــم نبـــود درد تنـهایی نفــس در سیــنه تا آخـر گرفت
آمدم آن شب به کویت وای می دانی چه شد؟ دل تو را دید و فقط عشق تو زیـر سـر گرفت
سوخـــتم در انـــــــتظارت ای تمـــــــــنایم بـــیا زآتش عـشق تو دل سودای خاکستر گرف
گریه کردم گریه هم این بار آرامــم نکرد
هرچه کردم هرچه آه انگـار آرامــم نکرد
روستا از چشم من افتاد دیگر مثل قـبل
گرمــی آغـــوش شالـــیزار آرامــم نکرد
بی تو خشکیدندپاهایم کسی راهم نبرد
درد دل با ســــایه و دیـــــوار آرامــم نکرد
خواسـتم دیگر فراموشــت کنم اما نشد
خواستــم اما نشد این کــار آرامــم نکرد
سوختــم آنگــونه درتب آه از مادر بــپرس
دستـــمال تــب بر نمــــدار آرامـــم نـکرد
ذوق شعرم را کجا بردی که بعد از رفتنت
....
سلام جناب پروه
در این روزهای غمبار
برایتان آرزوی صبر جمیل دارم
باور کنید آنچنان غمبارم که مپرس امروز نتوانستم مسجد بیایم چون در برنامه ای برای شرکت نفت و سازمان محیط زیست استان اجرا داشتنم هر چند آمدن ما هم او را باز نمی گرداند
جناب پروه من کاری نکردم فقط غم و اندوهم را در قالب کلامی موزون نشان دادم
خداوند به شما و دیگر همکارانتان طول عمر با عزت عنایت نماید
سربلند باشی